چگونگیِ آموزش کتاب دین و زندگی
19 شهریور 1399
ارسال شده توسط کارشناس آموزش مجازی مرکز ترویج علوم انسانی

چگونگیِ آموزش کتاب دین و زندگی
صحبتهای دکتر دلبری در نشست تخصصیِ «چگونگیِ آموزش کتاب دین و زندگی» با حضور معلمهای دورهی دبیرستان درشهرستان قزوین:
دکتر دلبری در ابتدای این نشستْ یکی از کتابهای پُرکاربرد در حوزهی آموزش الهیات و دینوزندگی را معرفی کردند:
«کتابی که در زمینه تدریس دین و زندگی بسیار پُرکاربرد است، کتاب «آموزش مفاهیم دینی بر اساس روانشناسی رشد کودک و نوجوانان»، نوشتهی دکتر باهنر است.»
وی در خصوص نوع و نحوهی آموزش درس دینوزندگی، گفت:
«آموزشها باید مطابق و بر اساس نیاز مخاطب (دانشآموز) انتخاب و تدریس شود. یکی از نکات تدریس این است که چه محتوایی برای چه سنی قابل ارائه است؛ به همین خاطر است که گاهی بعضی از مفاهیم موجود در کتاب درسی از نظر تقدم و تاخرْ جابهجا میشود؛ دلیل این کار این است که دانشآموز در سنین خاصی تواناییِ درک تمامی مطالب یک حوزهی خاص آموزشی را ندارد؛ به همین خاطر است که در کتاب دین و زندگی مفاهیمی چون توحید، معاد و نبوت به ترتیب توضیح داده نمیشوند.»
«پیشسازماندهها جزو مهمترین فاکتورهای آموزش و یادگیری هستند. معلم باید فرض کند که با آموزششْ درحال ساخت خانهای برای دانشآموز است؛ حال ممکن است این خانه را از ابتدا بسازد یا از اواسط کار این خانه را تحویل بگیرد و آن را کامل کند. بعضی از معلمها بخش دوم را اصلا نمیبینند. کسی که معلم دبیرستان است باید به طور کامل از محتوای آموزشی دورهی راهنمایی و ابتدایی آگاهی داشته باشد. برای معلم ابتدایی هم همینطور است: باید از محتوای درسی سطوح بالاتر آگاهی کامل داشته باشد.»
«اساسا هنر معلمْ پیوند پیشاگفتهها با مطالب تازه است؛ اگر این اتفاق نیافتد یادگیری به هیچوجه معنادار نخواهد بود. یادگیری معنادار یعنی اینکه بین تمام یادگرفتههای دانشآموز رابطهای زنجیروار وجود داشته باشد و معلم بداند که آموزشی که همین حالا به دانشآموز انتقال میدهد کجای نظام آموزشی و نظام ذهنیِ دانشآموز قرار میگیرد؛ وقتی این شبکهی تارعنکبوتی در ذهن دانشآموز ساخته شد خیلی سریع یاد میگیرد.
معلم گاهی باید به جای انتقال دانش، تجربههایِ زیستهاش را با دانشآموز در میان بگذارد. هریک از معلمها یک شخصیت و آداب آموزشی دارند که دانشآموزان بر اساس آن عکسالعمل نشان میدهند؛ پس اگر دانشآموز نسبت به نوع ارائهی درس از طرف معلم ارتباط لازم را برقرار نکند یادگیری کامل نخواهد بود.»
ایشان نسبت به ساعات اختصاص یافته به برخی دروس انتقاد و خاطر نشان کردند:
«ما معتقدیم ساعات آموزشیای که نظام آموزشی برای بعضی از دروس در نظر گرفته است، اصلا و ابدا اصولی و کاربردی نیست. درسی که نظام فکری و معرفتی ایجاد میکند، تدریس دین و زندگی. امروزه به بهانهی اینکه مفاهیم دینی در سایر درسها هم آورده شده است، ساعات آموزشی درس دینوزندگی را کم کرده اند، غافل از اینکه این درسها نظام معرفتی و فکری لازم برای دانشآموز را ایجاد نمیکند.
دکتر دلبری در خصوص برخی انتقادات به حوزهی دین و زندگی و معارف اسلامی و مشکلات موجود در این حوزه و گروه آموزشی، گفت:
«در نظام آموزشی ما حدود 1130 کتاب آموزشی وجود دارد؛ گروه درسی قرآن و معارف اسلامی یکی از نقدپذیرترین و فعالترین گروههای نظام آموزشی آموزشوپرورش است. ما تمام مشکلات و معضلات موجود در این گروه آموزشی را رصد کرده و برای حل آن هر لحظه تلاش میکنیم.»
«این نکته را نباید فراموش کرد که متاسفانه ما در سیستمی فعالیت میکنیم که از یک کتاب درسی برای آموزش به دانشآموزان تمام مناطق جغرافیایی کشور استفاده میکند. یکسان فرض کردن مخاطبْ مشکلات فراوانی را به وجود آورده است؛ زیرا کشور ما به لحاظ فرهنگی و مذهبی دارای گستردگیِ بسیار زیادی است.»
وی همچنین در زمینهی آفتها و مشکلات آموزشی موجود در فضای آموزشی کشور خصوصا تدریس دین و زندگی گفت:
«یکی از مهمترین و اساسیترین مشکلات و معضلات نظام آموزشی و بهخصوص رشتهی علوم انسانی این است که به جای اینکه هدفهای کتابِ درسیْ شیوهی ارزشیابی را تعیین کند، کاملا برعکس عمل میشود و شیوهی ارزشیابیْ هدفهای کتاب درسی را تحتالشعاع خود قرار داده و سازمان میدهد. همچنین متاسفانه امروزه بسیاری از معلمهای ما به خاطر اینکه دانشآموز بتواند سوالها را حفظی جواب دهد، بنای آموزش را بر شیوهی حفظی قرار میدهد. ما در بحث آموزش هنوز به الگویی نرسیدهایم که وقتی معلم میخواهد دانشآموز را مقایسه کند (برای رسیدن به هدف) بتواند به راحتی از این الگو استفاده کند.»
دکتر دلبری عوامل یادگیری و آموزش اثرگذار در حوزهی الهیات و تدریس دین و زندگی را معرفی کرده و افزود:
دیدگاهتان را بنویسید