مهمترین دلایل انتخاب شغل معلمی

مهمترین دلایل انتخاب شغل معلمی

مهمترین دلایل انتخاب شغل معلمی: پاسی سالبرگ در کتاب «درس های فنلاندی» به بررسی مهمترین دلایل انتخاب شغل معلمی می گوید

اگر ما آموزش فنلاند را به عنوان یک مرجع در نظر بگیریم، سه شرط برای جذب جوانان به معلمی و حفظ آنها در این شغل وجود دارد. اول و مهم ترین آنها، برتری جایگاه معلمان است که به آنها اجازه میدهد مأموریت اخلاقی شان را انجام دهند. در فنلاند، همانند بسیاری از کشورهای دیگر، حرفه معلمی نتیجه تمایل درونی به کار با مردم و کمک به آنها و جامعه شان از طریق آموزش است. معلمان در فنلاند از احترام حرفه ای بالایی مشابه پزشکان، مهندسان و یا اقتصاددانان برخوردارند.

معلمان در همه سطوح تحصیلی انتظار دارند که آنها طیف گسترده ای از استقلال شغلی برای عملی کردن آنچه را که آموخته اند شامل: برنامه ریزی کردن، تدریس کردن، تشخیص دادن، اجرا کردن و ارزیابی کردن، داشته باشند. آنها همچنین انتظار دارند که زمان لازم برای دستیابی به همه اهداف در حیطه وظایف معمول کلاس درس و فراتر از آن تأمین شود. در واقع، در فنلاند، معلمان زمان نسبتا کمتری برای آموزش از همکارانشان در دیگر کشورها صرف می‌کنند. برای مثال، در مدارس آمریکای شمالی، معلمان قسمت اعظم زمان روزانه شان را صرف تدریس می‌کنند، به طوری که زمان کمی برای دیگر فعالیت‌های حرفه ای باقی می‌ماند.

مفهوم اجتماع یادگیری حرفه ای اغلب به نحوه کار کردن معلمان در ساعات آزاد در مدارس، اطلاق می‌شود. با وجود این، در فنلاند، کره و ژاپن، مدارس به دلیل ماهیت ذاتی و توازن کار حرفهای روزانه معلمان به عنوان اجتماعات یادگیری حرفه ای محسوب میشوند.

ما با معلمان مدارس ابتدایی در سالهای اولیه کارشان به منظور درک اینکه چه چیز می‌تواند آنها را از شغل انتخابی شان دور کند، صحبت کردیم. جالب اینکه، تقریبا هیچ کس به حقوق و دستمزد برای ترک تدریس اشاره نکرد. در عوض، خیلیها اشاره کردند که اگر استقلال حرفه ای آنها در مدرسه و کلاس درس از دست برود، می‌تواند انتخاب حرفه ای شان را زیر سؤال ببرد. برای مثال، اگر یک بازرس خارجی در مورد کیفیت کار آنها قضاوت کند یا یک سیاست ارزیابی مبتنی بر شایستگی متأثر از محدودیت‌های بیرونی اعمال شود، شغل شان را تغییر خواهند داد.

معلمان فنلاندی به ویژه در مورد استفاده از آزمونهای استاندارد مکرر برای تعیین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در مدارس مردد هستند. بسیاری از معلمان فنلاندی به ما می‌گویند که اگر آنها با فشار خارجی در مورد آزمون‌های استاندارد و پاسخ گویی پرمخاطره همانند همکارانشان در انگلستان و ایالات متحده مواجه شوند، آنها به دنبال کاری دیگر می‌روند.

به طور خلاصه، معلمان در فنلاند انتظار دارند که آنها استقلال حرفه ای، اعتبار، احترام و اعتماد را در کارشان تجربه کنند. اولین و مهم ترین عامل، شرایط کاری و محیط حرفهای اخلاقی است که به هنگام تصمیم گیری جوانان فنلاندی برای انتخاب حرفه معلمی در نظر گرفته می‌شود.دوم، تربیت معلم باید به اندازه کافی رقابتی و سخت گیر برای جذب جوانان با استعداد فارغ التحصیل از دبیرستان باشد. تربیت معلم برای خیلی از فارغ التحصیلان عالی دبیرستان جذاب است زیرا مشتمل بر برنامه کارشناسی ارشد است و بنابراین به اندازه کافی برای آنها چالش برانگیز است.

به علاوه، به علت توانایی بالای دانش آموزان فنلاندی برای ورود به برنامه‌های تربیت معلم، برنامه‌های درسی و شرایط خیلی سخت گیرانه تری در مقایسه با دیگر رشته‌های ارائه شده توسط دانشگاه‌های فنلاند وجود دارد. فارغ التحصیلان با مدرک فوق لیسانس می‌توانند بدون کار بیشتر، درخواست برای مطالعه دوره‌های دکترا بدهند.

همین مدرک برای کار کردن در بخش دولتی و یا مؤسسات محلی، تدریس در دانشگاه، یا رقابت با دیگر دارندگان مدرک فوق لیسانس برای اشتغال در بخش خصوصی کافی است. گهگاهی در فنلاند این سؤال مطرح می‌شود که آیا معلمان مدارس ابتدایی ضرورتأ به مدرک کارشناسی ارشد و توانایی پژوهشی نیاز دارند.

با وجود این، تجربه فنلاند نشان می‌دهد که اگر شرایط معلم شدن در دوره ابتدایی تنزل یابد بیشتر افراد به دنبال رشته‌های حرفه ای دیگری خواهند رفت که موقعیت علمی بالاتری به آنها بدهد و بنابراین فرصت‌های شغلی بیشتری را در مسیر شغلی آنها فراهم نماید.

سوم، سطح حقوق انگیزه اصلی برای معلمی در فنلاند نیست. معلمان کمی بیشتر از حقوق متوسط ملی دریافت می‌کنند. حقوق سالانه معلمان در پایه‌های بالای پروسکولو (مدرسه متوسطه اول) بعد از ۱۵ سال تجربه کاری (معادل دلار آمریکا که با استفاده از مقیاس قدرت خرید معادل سازی شده است) در حدود 41000 دلار است. این به طور متوسط نزدیک به درآمد معلمان در کشورهای سازمان همکاری و توسعه اقتصادی است. درآمد سالانه در ایالات متحده 44000 دلار است. گرچه کسب در آمد دلیل اصلی معلم شدن نیست ولی باید روشی نظام مند برای افزایش حقوق باشد. حقوق معلمان فنلاندی به صورت پلکانی با افزایش تجربیاتشان بالا می‌رود. حقوق آنها براساس شایستگی نیست.

تفاوت قابل توجهی در بین معلمان فنلاندی و آمریکایی در رابطه با حقوقشان وجود دارد. در فنلاند، قبل از همه، معلمان وابسته به سطح مدرسه ای که آنها در آن تدریس می‌کنند سطح درآمدشان متفاوت است. معلمان مدارس متوسطه اول که در اواسط سال‌های خدمت خود هستند ۷ تا ۱۰ درصد بیشتر از معلمان مدارس ابتدایی حقوق دریافت می‌کنند. یک شکاف مشابهی بین حقوق متوسط در مدارس متوسطه اول و مدارس متوسطه دوم وجود دارد.

در ایالات متحده، حقوق معلمان در همه سطوح تدریس یکسان است. گرچه آمار بین المللی تصویر دقیقی ارائه نمی‌دهد، به نظر می‌رسد که معلمان آمریکا انتظار افزایش ۲۱ تا ۲۶ درصدی در درآمدشان از شروع کار تا میانه کار (۱۵ سال خدمت در مدارس) را دارند. معلمان فنلاندی در شرایط مطلوب تری هستند. حقوق پایه آنها حدود یک سوم تا زمانی که آنها به سالهای میانه خدمت برسند افزایش می‌یابد. بالاترین حقوق معلمان فنلاند در مدارس متوسطه اول ۵۸ درصد و در مدارس متوسطه دوم ۷۷ درصد بیشتر از حقوق آنها در سال اول خدمتشان است.