فرهنگ آموزش در کشور فنلاند

فرهنگ آموزش در کشور فنلاند

فرهنگ آموزش در کشور فنلاند: فنلاند کشوری است که تغییرات مهم و اساسی در زمینه ی آموزش در ساختارهای خود به وجود آورد تا جایی که به بهترین کشور جهان در حوزه ی آموزش و فرهنگ تبدیل شد

آموزش همیشه بخش جدایی ناپذیر از فرهنگ و جامعه فنلاند بوده است. در حالی که دسترسی به آموزش پایه شش‌ساله یک الزام و حق قانونی برای همه قبل از سال ۱۹۲۲ بود، فنلاندی‌ها متوجه شدند که بدون باسواد شدن و در اختیار داشتن دانش عمومی، برآورده کردن آرمان‌های مادام العمر دشوار است. قبل از گسترش آموزش عمومی رسمی در طول دهه ۱۸۶۰، ترویج سواد عمومی کند و مسئولیت کشیش‌ها و دیگر برادران دینی فنلاند در اوایل قرن هفدهم بود. مدارس «کتکسیت» آموزش‌های ابتدایی خواندن با گرایش مذهبی را در مدارس یکشنبه و مدارس سیار در روستاها و قسمت‌های دوردست فنلاند ارائه می‌دادند. به طور سنتی، توانایی خواندن و نوشتن برای زن و مرد برای ثبت ازدواج قانونی توسط کلیسا ضروری بود. بنابراین، باسواد شدن یک راه برای ورود به بزرگسالی با مسئولیتها و حقوق مربوطه بود. معلمان به تدریج این مسئولیت را با گسترش سیستم مدارس عمومی فنلاند در اوایل قرن بیستم برعهده گرفتند. ابتدا به خاطر جایگاه بالای اجتماعی، معلمان از احترام زیاد و اعتماد بلامنازعی در فنلاند برخوردار بودند. در واقع، فنلاندی‌ها آموزش را به عنوان حرفه‌ای با منزلت و سطح بالا مثل پزشک، وکیل و اقتصاددان که بر مبنای مقاصد اخلاقی است- می‌نگرند نه جوانب مادی آن.

تا دهه ۱۹۶۰، آموزش و پرورش فنلاند پایین بود. برای مثال، در سال ۱۹۵۲، زمانی که فنلاندی‌ها میزبان اولین و آخرین المپیک‌های تابستانی بودند، ۹۰ درصد از فنلاندی‌های بزرگسال تنها تحصیلات ۷ تا ۹ سال از آموزش پایه را تمام کرده بودند. مدرک دانشگاهی دستاوردی استثنایی در فنلاند آن زمان محسوب می‌شد. در مقایسه با دیگر کشورها، سطح آموزش فنلاندی‌ها نزدیک به مالزی یا پرو بود و به طور قابل توجهی در سطحی پایین تر از کشورهای همسایه اسکاندیناوی، دانمارک، نروژ و سوئد بود. در دهه ۱۹۶۰، معلمان مدارس ابتدایی هنوز از طریق آموزش‌های عملی کوتاه مدت به شکل واحدهای آموزشی در قالب سمینارهای تربیت معلم ۲ یا ۳ ساله آموزش می‌دیدند که توسط مؤسسات دانشگاهی. مارتی آهتيساری یکی از فارغ التحصیلان این سمینارها در اواخر دهه ۱۹۵۰ بود که از معلم مدرسه ابتدایی به یک دیپلمات بین المللی، رئیس جمهور فنلاند بین سالهای ۱۹۹۴ تا ۲۰۰ و برنده جایزه صلح نوبل و مصلح جهانی قابل تقدیر رسید. امروزه فنلاند در جشن دستاوردهای آموزشی خود، ارزش معلمانش را آشکارا ارج می‌نهد و به طور ضمنی به نظرات و تصمیمات آن‌ها در رابطه با آموزش اعتماد دارد. به زبان ساده تر بدون معلمان عالی و سیستم آموزشی مدرن، دستاوردهای آموزش بین المللی کنونی فنلاند غیرممکن بود.

سیستم آموزشی فنلاند بسیار متفاوت از آموزش و پرورش عمومی در ایالات متحده، کانادا یا بریتانیا است. بعضی تفاوت‌ها کاملا مرتبط با کار معلمان هستند. برای مثال، سیستم آموزشی فنلاند فاقد بازرسی دقیق آموزش است و آزمون‌ها استاندارد خارجی برای دانش آموزان به منظور اطلاع رسانی به عموم درباره عملکرد دانش آموزان و اثربخشی معلمان وجود ندارد. همچنین معلمان برای ایجاد برنامه درسی و برنامه کاری مدرسه محور استقلال حرفه‌ای دارند. آموزش و پرورش فنلاند از منابع عمومی تأمین مالی می‌شود و مدرسه یا دانشگاهی که هزینه‌ای بر افراد تحمیل کند وجود ندارد.

امروزه تربیت معلم فنلاند به طور کامل با سیاست آموزش و پرورش فنلاند سازگار است. معلمان فنلاند در پنج گروه قرار می‌گیرند:

• معلم کودکستان که در مهد کودکها کار می‌کنند و همچنین مجاز به تدریس به کودکان پیش دبستانی هستند

• معلمان مدارس ابتدایی که از پایه ۱ تا ۶ در مدارس جامع ۹ ساله تدریس می‌کنند. آنها معمولا چند موضوع را در یک پایه تدریس می‌کنند

• دبیران که موضوعات خاصی را در پایه‌های بالاتر، در مدارس پایه و مدارس متوسطه اول عمومی و مدارس فنی و حرفه‌ای تدریس می‌کنند. دبیران ممکن است یک تا سه موضوع برای مثال ریاضیات، فیزیک و شیمی را تدریس کنند

• معلمان آموزش و پرورش استثنایی که به صورت فردی و یا با گروههای دانش آموزان با نیازهای خاص در مدارس ابتدایی و پایه‌های بالاتر مدارس جامع کار می‌کنند

• معلمان آموزش و پرورش فنی و حرفه‌ای که در مدارس متوسطه دوم فنی و حرفه‌ای تدریس می کنند. قبل از اینکه آنها بتوانند برای برنامه معلمی در رشته تدریس شان قبول شوند باید دست کم سه سال سابقه در رشته تدریس شان داشته باشند.

علاوه بر این پنج گروه از معلمان، معلمان مؤسسات آموزشی بزرگسالان نیز لازم است تا دانش آموزشی و مهارت مشابهی داشته باشند. در هر سال تحصیلی، تقریبأ ۵۷۰۰ نفر در کلیه برنامه‌های تربیت معلم فنلاند وارد می‌شوند. این فصل بر آموزش معلمان ابتدایی و دبیران از کودکستان تا پایه دوازدهم سیستم آموزشی فنلاند، که حدودا شامل دو سوم از همه دانشجومعلمان است، متمرکز می‌باشد.

معلمی به عنوان یک حرفه با تقویت فرهنگ ملی فنلاند و ساخت یک جامعه باز و چندفرهنگی گره خورده است. در واقع یکی از اهداف آموزش رسمی انتقال میراث فرهنگی، ارزش‌ها و آرمان‌ها از یک نسل به نسل بعدی است. معلمان بر طبق اعتقاداتشان، بازیگران مهمی در ساختن جامعه مرفه فنلاندی هستند. همانند دیگر کشورهای سرتاسر جهان، معلمان فنلاند منتقل کننده اصلی فرهنگ هستند. در طول قرنها فنلاند برای هویت ملی، زبان مادری و ارزشهایش تلاش کرده است، ابتدا طی ۶ قرن تحت تسلط پادشاهی سوئد بود؛ بعد بیش از یک قرن تحت تسلط امپراطوری روسیه و پنج تزار آن بود و یک قرن دیگر به عنوان یک کشور مستقل جدید در سایه کشورهای فوق و نیروهای ناشی از جهانی شدن بود. در این شکی نیست که این تاریخ تأثیر عمیقی بر فنلاند و آرزوهایش برای توسعه خود از طریق آموزش، خواندن و خودارتقایی داشته است. سوادآموزی ستون فقرات فرهنگ فنلاند و یک بخش مهمی از DNA فرهنگ همه فنلاندی‌ها شده است.

شگفت انگیز نیست که، معلمان و آموزش در فنلاند در سطح بالایی است. رسانه‌های فنلاند به طور مرتب نتایج نظرسنجی در رابطه با حرفه‌های مورد علاقه در میان فارغ التحصیلان مدارس متوسطه دوم عمومی را گزارش می‌کنند. به طور شگفت انگیزی، معلمی یکی از محبوب ترین مشاغل حتی فراتر از پزشکی، معماری و وکالت که عمدتا به نظر می‌رسد مشاغل رؤیایی باشند، رتبه بندی می‌شود. آموزش با ارزش‌های هسته‌ای جامعه فنلاند سازگار است، این ارزش‌ها بر طبق گزارش مطالعه ملی جوانان (۲۰۱۰) شامل عدالت اجتماعی، مراقبت از دیگران و خوشبختی است. همچنین تدریس، حرفه‌ای با استقلال بالاست که از احترام و تحسین برخوردار است. به ویژه در بین زنان جوان بسیار محبوبیت دارد. بیش از ۸۰ درصد از کسانی را که برای تحصیل در دوره‌های تربیت معلم پذیرفته می‌شوند، زنان تشکیل میدهند.

در یک نظرسنجی ملی، از حدود ۱۳۰۰ نفر فنلاندی بالغ (۱۵ تا ۷۴ ساله) پرسیده شد که آیا شغل همسرشان در تصمیم شان برای انتخاب ایشان به عنوان شریک زندگی تأثیر داشته است؟ از مصاحبه شوندگان خواسته شد که از لیست ۳۰ تایی ۵ شغل را که ترجیح میدهند همسرشان داشته باشد انتخاب کنند. پاسخ‌ها شگفت انگیز بود. مردان فنلاندی بیشتر می‌پسندند که همسرشان معلم باشد، حتی بالاتر از پرستاری، پزشکی یا معماری. در مقابل زنان تنها پزشکی و دامپزشکی را قبل از معلمی شغل مطلوب برای همسرشان مشخص کردند. در کل نمونه، ۳۵ درصد معلمی را در میان ۵ حرفه ایده آل برای همسرشان انتخاب کردند. به طور مشخص، فقط پزشکی شغلی مطلوب تر از معملی در فنلاند برای همسران است. این شواهد آشکاری است که هم موقعیت بالا و هم منزلت اجتماعی معلمان فنلاند را در داخل و خارج از مدرسه نشان میدهد.

معلم شدن

به خاطر محبوبیت تدریس و معلم شدن، فقط بهترین و متعهدترین فنلاندی‌ها می‌توانند به این رؤیای حرفهای تحقق ببخشند. هر بهار، هزاران نفر از فارغ التحصیلان مدارس متوسطه دوم عمومی در فنلاند، که شامل بااستعدادترین، خلاق ترین و با انگیزه ترین جوانان هستند، درخواستشان را به دپارتمان تربیت معلم در هشت دانشگاه فنلاند می‌فرستند. در نتیجه، معلمی در مدارس ابتدایی در فنلاند بسیار رقابتی است و تنها به اتمام رساندن مدارس متوسطه دوم عمومی و موفقیت در آزمون جامع دشوار کافی نیست. داوطلبان تربیت معلم موفق باید نمره‌های بالا، شخصیت مثبت، مهارتهای بین فردی عالی و تعهد به شغل معلمی داشته باشند. سالانه، حدود فقط یکی از هر ۱۰ متقاضی برای تدریس در مدارس ابتدایی فنلاند پذیرفته می‌شود. کل درخواست‌های سالانه فنلاندی‌ها در برنامه‌های پنج گانه تربیت معلم در حدود بیست‌هزار نفر است. داوطلبان تربیت معلم مدارس ابتدایی در دو مرحله انتخاب می‌شوند: اول، یک گروه از متقاضیان بر طبق نمرات آزمون جامع، دیپلم دوره متوسطه دوم، نمره‌های مرتبط با موفقیت‌های خارج از مدرسه هر دانش آموز و آزمون ورودی ملی که سؤالاتش متمرکز بر طیف گسترده از مسائل آموزشی است، انتخاب می‌شوند. در مرحله دوم، با منتخبان مرحله اول در مورد اینکه چرا آنها تصمیم گرفتند که معلم بشوند و دیگر مسائل مصاحبه می‌شود.