روش تدریس جامعه شناسی
16 شهریور 1399
ارسال شده توسط کارشناس آموزش مجازی مرکز ترویج علوم انسانی

روش تدریس جامعه شناسی
روش اکتشافیِ سازندهگرا، موثرترین روش در یادگیریِ دانشآموزان
در حال حاضر فرایند یادگیری در مدارس ما بر دو پایهی یاد دهنده و یاد گیرنده استوار شده است؛ یعنی دانشآموزان یادگیری را «کسب» میکنند. وقتی یادگیری را کسب میکنند این یادگیری به هیچوجه پایدار و معنادار نیست. ما به عنوان معلم حوزهی مطالعات اجتماعی، در هر حوزهای، باید با روشهای «اکتشافی سازندهگرا» یا روشهای «ساختنگرا» کار کنیم.
خواهش من از همهی همکاران این است که با یک جستوجوی ساده در این رابطهْ مسیر درست یادگیری را به دانشآموزان نشان دهند. این روشها و فرایندها بسیار سادهاند؛ اساس این روشها این است که به پدیدهها و برساختههای اجتماعی از جوانب مختلف نگاه کنیم، و این نوع نگاه را به دانشآموزان نیز منتقل کنیم.
به طور مثال معلم یک آسیب یا پدیدهی اجتماعی را در کلاس بیان میکند، برای مثال اعتیاد. سپس از دانشآموزان میخواهد از زوایای مختلفی به این بلای خانمانسوز نگاه کنند؛ زمانی گفته میشد که اعتیاد جرم است، حالا اما نام بیماری را روی آن گذاشتهاند. بعد معلم کُدواژههایی را در اختیار دانشآموزان قرار میدهد که رئوس بحثها بر پایهی آنها شکل میگیرند. به طور مثال «اعتیاد و فرهنگ»، «اعتیاد و فقر»، «اعتیاد و اقتصاد» یا «اعتیاد و بهداشت».
معلم باید چکار کند؟ به طور مثال در کلاس 6 گروه مختلف بهوجود میآوریم، یک پیشسازمانده را به دانشآموزان میدهیم، مسئله را تفهم و تبیین میکنیم، سپس چالش ایجاد میکنیم و از دانشآموزان میخواهیم مسائل را حل کنند. به این ترتیب یک گروه دربارهی موضوع «اعتیاد و اقتصاد» بحث میکند، گروه دیگر دربارهی «اعتیاد و فرهنگ»، و به این ترتیب هر گروه در بارهی یک موضوع به صحبت مینشینند. در مرحلهی بعدی این موضوعات را به اشتراک میگذارند؛ مثلا نمایندهی گروه اول مباحثی را که دربارهی آنها صحبت کردهاند را با باقیِ گروهها به اشتراک میگذارد.
همینطور باقیِ گروهها نیز به این طریق تجربیات خود را به اشتراک میگذارند. بچهها بر اساس پیشدانستههای خودشان _ در ساختشناخت دانشآموز اطلاعاتی از پایههای قبلی وجود دارد. به طور کلی تمام چیزهایی که دانشآموز از راههای مختلف راجع به یک پدیدهی اجتماعی میداند پیشدانسته محسوب میشود_ بحثها را پیش میبرند. درست در این نقطه است که معلم باید ضربهی آموزنده را بزند؛ تدریس معلم درست در این نقطه شکل میگیرد.
کار معلم جمعبندی و یکپارچهسازی دادهها و اطلاعات دانشآموزان است. مهمترین نقطهی تدریس همین نقطه است: معلم تمام این مباحث را یک بار دیگر مطرح، دستهبندی و یکپارچهسازی میکند. حالا دانشآموز در یک سطح جدید است؛ و معلم آنها را در موقعیتهای یادگیری جدید قرار میدهد. از این رو، چون دانشآموزان خود به طور فعال در امر یادگیری دخالت داشتند، اندیشیدند و پیشدانستههایشان را با دانستههای جدید دیگر دانشآموزان جمع بستند، همافزایی کردند و این دیالوگ شکل گرفت.
از شگل گرفتن این دیالوگ، انواع و اقسام مهارتهای دیداری، شنیداری، حسی و ارتباطی به دانشآموز منتقل میشود. بهترین روش برای برگزاری یک کلاس در حوزهی علوم اجتماعی، همین روش «اکتشافی سازندهگرا» است. در حالی که در علوم تجربی از روش «تفکر استقرایی» استفاده میشود. در روش استقرایی از جزء به کل میرسیم اما در روش اکتشافی سازندهگرا از کل به جزء میرسیم.
ثقیل بودن مفاهیم کتاب درسی؛ آفت آموزش
دیدگاهتان را بنویسید