رفتارنگری و تنبیه و پاداش
3 بهمن 1399
ارسال شده توسط کارشناس آموزش مجازی مرکز ترویج علوم انسانی

رفتارنگری و تنبیه و پاداش
رفتارنگری و تنبیه و پاداش: نظریه یادگیری رفتاری توسط پژوهشگرانی مثل پاولف، اسکینر و ثرندایک پیش از جنگ جهانی دوم مطرح شد.
در آغاز، آزمایش های انجام شده با سگ ها و موش های صحرایی این روان شناسان را به اهمیت کاربرد پاداش و تنبیه در فراخوانی رفتارهایی مثل اهرم فشاری در این حیوانات متقاعد ساخت.
طی چند دهه این یافته ها بازآزمایی و متناسب با آزمودنی های انسانی به کار بسته شدند و آموزش و پرورش را عميقة تحت تأثیر قرار دادند.
نظریه های اسکینر بر پایه آزمایش با موش های صحرایی، به ویژه با بحث حاضر ارتباط نزدیک دارند.
به عقیدۀ اسکینر که از کارهای پاولف و ثرندایک به عنوان پایه و مبنای کارهای خود استفاده کرد، عنصر اصلی نظریه رفتاری تأکید بر پیامدهاست.
پیامدهای خوشایند با تقویت کننده ها رفتار را نیرومند می کنند، درحالی که پیامدهای ناخوشایند یا تنبیه کننده ها، موجب تضعیف رفتار می شوند.
بنابراین رفتار تحت تأثیر پیامدهایش قرار دارد، البته پیش آیندها نیز رفتار را متأثر می سازند. بر این اساس زنجیره پیش آیندها (A) – رفتار (B) – پیامدها (C) ایجاد می شود.
کارهای اسکینر عمدتا بر رابطه بین دو جزء آخر این زنجیره متمرکز شد و ما هم این دو جزء را با دقت بیشتری بررسی می کنیم.
ابتدا مهم است که بدانیم هیچ پیامدی ضرورتا به طور پایدار تنبیه کننده یا تقویت کننده نیست بنابراین، درحالی که فرستادن کودک نزد رئیس برای اغلب بچه ها تنبیه کننده خواهد بود برای کسانی که نافرمانی را برای خود موقعیتی مطلوب می دانند، این کار تقویت کننده رفتار با محسوب می شود.
چیستی تقویت کننده، امری تجربی (نسبی) است نه موضوعی ثابت (از پیش تعیین شده).
تقویت دو نوع کلی دارد: تقویت مثبت و تقویت منفی.
تقویت مثبت وقتی روی می دهد که به محرک مثبت به دنبال رفتاری خاص ارائه می شود.
دادن نشان و تحسین کلامی در مدرسه نمونه هایی از این محرک ها هستند.
تقویت منفی وقتی اتفاق می افتد که یک محرک آزارنده و ناخوشایند حذف شود.
معاف کردن دانش آموز از انجام تکلیف ناخوشایند در کلاس درس تقویت منفی است.
بدین ترتیب رفتار خوب و سرعت عمل مناسب در انجام تکلیف می تواند به اختیاری شدن انجام مشق شب اضافی منجر شود.
بنابراین تقویت منفی مانند تنبیه نیست، تقویت منفی مانند تقویت مثبت رفتار خاصی را نیرومند می کند، درحالی که تنبیه (مثلا فرستادن کودک پیش رئیس) موجب تضعیف رفتار خاصی می شود.
تنبیه نیز مانند تقویت به دو شکل روی می دهد؛ تنبیه ایجابی و تنبیه سلبی.
تنبیه ایجابی عبارت است از استفاده از پیامدهای ناخوشایند مثل اینکه دانش آموزی مجبور شود ۵۰ بار این جمله را بنویسد: «من در کلاس بی انضباطی نخواهم کرد».
تنبيه سلبی به حذف تقویت کننده ها اشاره دارد مثل اینکه دانش آموز هنگام زنگ تفریح به ماندن در کلاس مجبور شود.
پژوهشگران رفتارنگر در مورد استفاده از تنبیه اختلاف نظر دارند.
برخی از پژوهشگران اثر تنبیه را موقتی و ناپایدار می دانند، اغلب رفتارنگرها تنبیه را کم اثرتر از تقویت می دانند.
اگر افراد در حال یادگیری رفتاری جدید به ازای هر حرکت صحیح تقویت شوند، آن درس سریع تر یاد خواهند گرفت.
این نوع تقویت (ارائه تقویت به ازای هر پاسخ صحیح) برنامه تقویت پیوسته نامیده می شود.
البته وقتی فرد بر رفتار مورد نظر تسلط یافت، بهتر است که تقويت به متناوب ارائه شود.
دلیل عمده این کار این است که به دانش آموز کمک میکند تا هر دفعه انتظار تقویت رفتار را نداشته باشد و البته تقویت تک تک رفتارها برای معلم نیز خیلی وقت گیر خواهد بود.
برچسب ها:
آموزشآموزش علوم انسانیاسکینراسکینر روانشناساسکینر روانشناسیپاداشپاولفپاولف روانشناسپاولف روانشناسیتقویت مثبتتقویت مثبت چیستتقویت مثبت در روانشناسیتقویت مثبت و منفیتقویت مثبت و منفی با مثالتقویت مثبت و منفی چیستتقویت مثبت و منفی در روانشناسیتقویت مثبت و منفی در کودکانتقویت مثبت و منفی در یادگیریتنبیهتنبیه بدنی کودکتنبیه بدنی کودکانتنبیه کودکدبیران متوسطه دوره دومدروس علوم انسانیدوره های آموزشیدوره های آنلایندوره های مجازیروش تدریسضمن خدمتعلوم انسانیکارگاه های مجازینظریه پاولفنظریه یادگیری رفتارگرایینظریه یادگیری رفتارینظریه یادگیری رفتاری چیستهمایش علوم انسانی
دیدگاهتان را بنویسید