آموزش نوين انگلیسی
27 مهر 1399
ارسال شده توسط کارشناس آموزش مجازی مرکز ترویج علوم انسانی

آموزش نوين انگلیسی:
آموزش نوين انگلیسی: در کارگاه آموزش مجازیای که به همت مرکز ترویج علوم انسانی برگزار شد دکتر ابوطالب بیگمحمدی به آموزش پرداخت
با عرض سلام خدمت دبيران و استادان محترم زبان انگلیسی با مجموعه آموزشهاي مجازي مرکز ترويج علوم انساني در خدمت شما هستيم. مباحث اصلي امروز با توجه به نياز کانالهاي آموزشي مختلف و نظرسنجي از استادان محترم بيشتر مبني بر آموزش نوين انگلیسی CLTخواهد بود.
در جلسهی امروز براساس قسمتهاي مختلفي که براي بحث در نظر گرفتهايم:
-
تاريخچهاي از (CLT)
-
تعاريف CLTو اصول و مشخصات اصلي آن
-
فعاليتهايي مبتني بر CLTدر کلاسهاي آموزش زبان
-
برداشتهاي غلط و موانع و چالشهاي مرتبط با CLT
بخشي از بحث امروز ارزيابي و آزمونسازي خواهد بود باز هم مقدمهاي بر اين بحث خواهيم داشت، سپس ملاحظات نظري يا background مبحث را بررسي مي کنيم و ارزيابيهاي مبتني بر CLTو فعاليتهايي که ميتوانيم در کلاس بهرهمند شويم را بررسي ميکنيم. دليل اينکه Communicative language Teaching يا CLTامروز موضوع خيلي داغ براي مدرسان زبان انگلیسی در مقاطع مختلف بهويژه در مقطع متوسطه دوم است، استفاده از کتابهاي جديدي با عنوان vision است که در تدوين اين کتابها ظاهراً از اصول و مباني CLTاستفاده شده است. عليرغم تمام اين تحولاتي که با اين سري از کتابهاي جديد رخ داده است بسياري از کلاسها يا حتي درصد قابل توجهي از کلاسهاي آموزش زبان انگلیسی همچنان روشهاي سنتي را بهکار ميبرند و تغيير و تحول آنچناني صورت نگرفته است.
ما به علتهاي اين قضيه از ديدگاه صاحبنظران مطرح جهاني پرداختهايم و به اين نتيجه رسيدهايم که آموزش وقتي روي خواهد داد که دبيران محترم در کلاس درس بهعنوان خط مقدم آموزش، ذهنيت و رويکرد خود را متحول کنند. يعني اگر تمام ابزارها و امکانات آموزشي را تغيير بدهيم، ولي به مدرسان نپردازيم، نميتوانيم منتظر تحولات آنچناني در آموزش زبان باشيم؛ بنابراين سعي داريم از زاويه ديد دبيران زبان به اين قضيه بپردازيم. در مورد مبحث کتابها، امکانات و الزامات آموزشي بحث نميکنيم، درعوض به اين مسئله ميپردازيم که چطور به دبيران کمک کنيم که ذهنيتهاي خود را تغيير بدهند و بتوانند اين تغييرات را بهصورت عملي در فعاليتهاي آموزشي خود در کلاس اجرا کنند. اصولاً هر تغييري ميتواند چندين فاز يا مرحله داشته باشد، تغييرات در ابتدا بايد با آگاهيبخشي و دانستن شروع شوند ما ابتدا بايد دانش لازم را در يک زمينه کسب کنيم و اين اطلاعات و آگاهي منجر به اين مي شود که ذهنيت خود را نسبت به آن سوژه عوض کنيم و در نهايت بعد از تغيير ذهنيت در رفتار و عمل و روشهاي اجرايي خودمان تغييرات را خواهيم ديد. وقتي از اين زاويه مسئله را بررسي ميکنيم، مهمترين فاکتور در واقع باز هم Teacher و ذهنيت دبير زبان انگلیسی است که بايد تغيير کند تا روشها و فعاليتهاي آموزشي 100% متحول شوند. مباحث امروز ما دقيقاً براي رسيدن به اين هدف است:آموزش نوين انگلیسی.
ابتدا با تاريخچهاي از CLTشروع ميکنيم تا چگونگي به وجود آمدن، خواستگاه و دلايل ظهور آن را بررسي ميکنيم. درست است که اين روزها CLTرا به عنوان يک سوژه مطرح در آموزش زبان در ايران ميبينيم و در کشورهاي ديگر در ادامه مسير به (TBLT) Task based Language Teaching و به رويکردهاي ديگري هم دست پيدا کردهاند و ما هم در کنفرانسها و سمينارهاي مرتبط با آموزش زبان انگلیسی در خصوص اين مباحث صحبت ميکنيم، اما براي بررسي ظهور CLTميتوانيم تقريباً 40 يا 50 سال عقب بگرديم به دهه 60 و 70 ميلادي که در آن سالها اولين نمودها يا اولين ريشههاي CLTرا در مباحث آموزش زبان بتوانيم رديابي کنيم.
در تاريخچهی زبان ميبينيم که روش Audialingualism خيلي فراگير بوده است بهخصوص بعد از جنگ جهاني دوم يا حتي روشهاي ديگري از قبيل Total Physical response يا Suggetopedia و يا روشهايي که اساتيد يا پژوهشگران خاص در گوشه و کنار جهان ابداع کرده بودند به عنوان روشهاي کاربردي و مؤثر و کارآمد براي آموزش زبان انگلیسی رايج بودند و از آنها استفاده شده است.
يک نکتهی خيلي مهم هميشه اين بوده است که متدهايي که براي آموزش زبان انگلیسی مطرح ميشدند عموماً مبتني بر پايههاي نظري برخواسته از حوزههاي زبانشناسی و روانشناسي يادگيري بودهاند به عنوان مثال Audiolingualism از ديدگاههاي Structuralism در زبان زبانشناسي و مکتب Structuralism و Behaviorism در روانشناسي نشأت ميگرفت.
در دهههاي 60 و 70 ميلادي هم خود ماهيت زبان و تعريف آن و رويکرد نسبت به زبان شرايط خاصي داشت؛ بهاين خاطر که شايد مهمترين نظريات زبانشناختي آن دوره نظريات (چامسکي) بوده است و در تحليلهاي چامسکي از زبان بيشتر به جملات سالم و دستوريِ جداي از بافت متن يا بافت اجتماعي پرداخته ميشده است، در اصطلاح اين جملات، تصنعي يا آکواريومي بودند. جملاتي بودند که در واقع خارج از آن بافت اجتماعي يا خارج از سطح گفتمان، سطح پاراگراف، سطح متن و فراتر از سطح جمله بررسي و مورد تحليل قرار ميگرفتند و دانش زباني در واقع محدود شده بود به دانش گرامر يا ساختار زبان يا ساختار جمله و نحوه توليد جمله سالم و اين رويکرد بسيار غالب و فراگيري شده بود تا اينکه افرادي مانند، Halliday ، Delhymes و همچنين wilkins به ابعاد جديدي از ماهيت زبان اشاره کردند.
برآيند صحبتهاي جديد اين بوده است که زبان ميتواند صرفاً آن دانش گرامري و توليد يک جمله سالم از نظر ساختاري باشد و ابعاد ديگري دارد که در اينجا مورد غفلت واقع شدهاند. بهعنوان مثال بُعد اجتماعي زبان، بُعد مهمي است و ما بايد در صحبتهايي که درخصوص ماهيت زبان داريم بايد به بُعد Sociolinguistic آن هم بپردازيم.
همانطور که اشاره شد روشهاي آموزش زبان هميشه مبتني بر تئوريهايي درخصوص خود ماهيت زبان و تعريف زبان و چارچوب آن و همچنين تئوريهايي درخصوص يادگيري و فرآيند يادگيري بر اين دو اصل مبتني هستند. ميتوان ادعا کرد کهBritish Council متولي مباحث CLT است، جهت گسترش زبان انگلیسی در کشورهايي که بريتانيا در آن فعاليتهاي فرهنگي و آموزش فعالي در آنجا دارد و The Council of Europe که بازهم دغدغهی ارتقاء آموزش زبانهاي اروپايي را دارند.
CLTواکنشي به روشهاي آموزش زبان انگلیسی در تربيت زبانآموزاني بود که از نظر برقراري ارتباط و communicatively ميتوانستند توانمند باشند؛ که به مرور زمان اين واکنشها در غالب CLT بروز کردند.
Savignon ميگويد که ظهور و بروز CLT را ميشود در تحولات بين دو طيف فرهنگي در دو طرف اقيانوس اطلس ريشهيابي کرد او مدعي است که ظهور و بروز اين روش آموزشيِ جديد صرفاً در اروپا نبوده است، بلکه آمريکا هم در اين مسأله نقش داشته است براي نمونه تحولاتي که در کشور آمريکا و آمريکاي شمالي صورت گرفته است نشاندندهی اين تحولات است.
Candlin و Widdowsom به نياز تمرکز بر آموزش زبان پرداختهاند و نقش تمرکز در آموزش زبان را درCommunicative Proficiency را نشان ميدهند، بهجاي اينکه صرفاً دغدغهی آموزش زبان mastery of structures يا همان تسلط بر ساختارها و دانش گرامري و ساختارهاي آموزش زبان را داشته باشد. خواستگاهCLT از نظر تئوريک صرفاً يک حوزه نيست يعني نميتوان گفت که CLTصرفاً از زبانشناسي، روانشناسي يا مباحث آموزشي برخواسته است.
CLTاز نظر Disciplinary Perspective يا چشمانداز رشتههايي که در وراي آن قرار گرفته تغذيه شده است و از رشتهها و حوزههاي بسيار مختلفي هستند، به عنوان نمونه از Linguistics ، Psychology، philosophy Sociology Educational researchسهم و نقش بهسزايي در شکلدادن به CLTبهعنوان يک رويکرد نوين به آموزش زبان يا زبانهاي خارجي دارند و باز هم در اينجا بايد اين نکته را مطرح کنيم که Communicative Language Teaching CLTاصولاً به عنوان يک متد يا روش آموزشي ديده نميشود، درواقع ما آن را در غالب يک مجموعه اصول، خط مشي ميدانيم که در کنار هم ميتوانند رويکردي منسجمي را ارائه دهند و باعث شوند که ذهنيت ما نسبت آموزش زبان انگلیسی تغيير کند.
در تعريف CLT و آموزش نوين انگلیسی:
A language teaching approach based on the linguistic theory of communicative competence.
در واقع یک رویکرد آموزش زبان را داريم که مبتني بر تئوري زبانشناختي communicative competence است.
CLT’s gool is to developer communicative competence in learners.
هدف CLTاين است که زبانآموزان يا دانشجويان زبان به سطح communicative competence برسند که نوعي از تسلط و توانايي در ارتباط است.
CLT مانند برخي متدهاي ديگر يکجانبهگرا نيست و يا به يک بعد نميپردازد و به ابعاد مختلف شخصيت زبانآموز ميپردازد. بهعبارتي رويکرد Whole person دارد و به همين دليل it focus student’s personality needs به نيازهاي زبانآموزان و عوامل و فاکتورهاي عاطفي آنها توجه خاصي نشان ميدهد.
Several Language learning principles advocated as opposed to an articulated learning theory.
در CLT و آموزش نوين انگلیسی صرفا یک خط مشی آموزشی برای همهی افراد بیان نمیشود که همه از آن پیروی کنند؛ بلکه روشی را بیان میکنند تا افراد به سبک خودشان بتوانند از آن روشها بهره برده و آن را پیاده کنند.
Several Language teaching methods drawn upon therefore, CLT: an approach rather a method of English Language teaching
According to Richards,et al in dictionary of language teaching and Applied Linguistics ,CLT is defined as.
اما تعريف آکادميک CLTبه قرار زير است:
“An approach to foreign or second language teaching which emphasizes that the goal of language learning is communicative competence”
اين رويکرد به آموزش زبان خارجي يا زبان دوم (Foreign language – Second language) ميپردازد در شرايطي که زبان هدف، يعني زباني که براي آموزش انتخاب شده است در آن context که زبانآموزان درحال ياد ميگيرند در جامعه خودشان کاربرد دارد و زبان خارجي محسوب نميشود. دغدغه و هدف اصلي آموزش زبان در اين رويکرد اين است که زبانآموزان به communicative competence برسند. تعاريف متعددي از communicative competence ارائه شده است که شايد يکي از سادهترين و جالبترين تعاريفي که از آن موجود است درتوضيحات canale and swain است که communicative competence را در غالب چاهر بُعد يا چهار پايهء اصلي تدوين ميکنند:
Identified four dimensions of communicative competence.
1- Grammatical competence: similar to linguistic competence by Chomsky by what is formally possible.
2- sociolinguistic competence: understanding of the social context in which communication takes place. Including role relationships the shared information of the participants and the purpose for their interaction.
3- Discourse competence: The interpretation of individual message elements in terms of cohesion and coherence.
-
Startegic competence: The coping Strategies to initiate terminate, maintain, repair and redirect communication.
پس براي اينکه تعريف جامع و کاملي از communicative competence ارائه شود Canale and Swain به چهار بُعد يا جنبهی اصلي اين بحث پرداختند اولين بُعد communicative competence يا Grammatical competence است. تقريباً همان چيزي است که در نهايت به (mastery of structures) يعني مباحث زبانشناختي و مباحثي که به ماهيت زبان ميپردازند مربوط ميشود و خيلي از مواقع کلمهGrammar و Grammatical به کليت زبان اشاره ميکند که شامل واژگان و چند آيتمهاي ديگر هم ميشود. به هر حال ميتوانيم اين را دانش زباني در نظر بگيريم که اولين بُعد يا پايه communicative competence است.
در ادامه به Linguistic competence هم اشاره ميشود که تقريباً همان چيزي است که چامسکي در مورد آن صحبت ميکند که: Linguistic competence عاملي که هر فردي با تکيه بر آن ميتواند جملات درستي را در زبان خود توليد کند. در اينجاFormally Possible داريم ،چيزي که از نظر گرامري درست باشد، مثلاً از لحاظ ساختاري و….. . دومين بُعد competence communicative در واقع همان Sociololiogustic competence است که درک و فهم بافت اجتماعي را نشان ميدهد.
اينکه ما يک جملهی ساده بسازيم براي نمونه: يک ليوان آب به من بدهيد يا امري را بخواهيم در تمام Context ها استفاده کنيم بهطور مسلم از نظر گرامر و دستور زبان مشکلي ندارد، ولي از نظر Sociololiogustic يا جامعهشناسي زبان مسلماً ممکن است دچار مشکل شويم. براي نمونه اگر اين جمله را يک سرباز به فرمانده خود بگويد يا در هر سيستمي که سلسله مراتب در آنها حاکم است بيان شود باتوجه به Social context آن نميتوانيم اين تقاضا را به شکل امري از کسي که Superior يا ارشد يا بالاتر از ماست مطرح کنيم. بنابراين اينکه ما يک جمله امري ياد گرفتيم يک ليوان آب به من بدهيد، نميتوانيم بگوييم Grammatical Competence داريم، ولي نميتوانيم در هر جايي از آن استفاده کنيم. بنابراين role relationship که بين interlocutor يعني دو طرف که دارند با هم حرف ميزنند مهم است و اينکه چه نسبتي از نظر سطح اجتماعي با همديگر دارند هم بايد مدنظر باشد.
اين موضوع نشان ميدهد که صرفاً دانش و توانايي توليد جملات سالم از نظر دستوري نميتواند براي يک زبانآموز کارگشا باشد، چون يک جملهی سالم را زبانآموز ياد گرفته است؛ ولي جايي که از آن استفاده ميکند، ممکن است با اَخم ديگران مواجه شود. به دلیل موقعیت اجتماعیای که وجود دارد به ما اجازه داده نمیشود که از آن جمله در آن مکان استفاده کنیم.
در حوزهی آموزش Writing که يکي از اهداف کتابهاي Vision است بايد به شکل جدي به مبحث Coherence و Cohesion پرداخته شود. اين سومين بُعد است که Discourse competence نام دارد با عنوان کلي Discourse ، «گفتمان» يا Discourse بخشي از زبان است که از جمله فراتر باشد براي نمونه در حد text- paragraph- Conversation يا dialogue و از يک جمله مجزا فراتر برود.
Discourse competence هم بخشي از همان تواناي کلي موسوم به هم competence communicative است:
The interpretation of individual message elements in terms of cohesion and coherence.
زبانآموز بايد به سطحي برسد که توانمندي لازم براي تفسير عناصر پيام از نظر Coherence و Cohesion را پيدا کند. اگر از ديدگاه سادهتري به قضيه نگاه کنيم، ميببينيم که Coherence و Cohesion درواقع چه ميخواهد بگويند و ميتوانيم قضيه را اينگونه بررسي کنيم که وقتي ما چندين جمله را پشت سر هم بيان ميکنيم چه بهشکل شفاهي يا کتبي، بايد به اين موضوع دقت کافي داشته باشيم که جملات ما بهفرض جملات مرکب و جملات متعددي که پشت سر هم قرار ميگيرند به عبارت ساده و عاميانه با هم خوب جور شوند و از linking words و Connecters و ديگر ابزارهايي که در گرامر اصولاً به آنها پرداخته ميشود يا آموزش داده ميشوند استفاده شود که اين جملات به درستي به همديگر متصل شوند و در فاز بعدي وقتي اين کلام توليد شد يا وقتي در غالب يک پاراگراف درآمد يا يک خطابه يا سخنراني حتي چنددقيقهاي هم درآمد از نظر محتوايي هم اين کلام و اين گفتمان با هم جور دربيايد و صحبتهاي متفرقه يعني چيزي نباشد که شنونده يا خواننده نتواند تشخيص بدهد که موضوع چه بوده است؟ و محور بحث چه بوده است؟ و ارتباط اين جملات چه بود؟ اگر اين دو فاکتور را در توليد کلام داشته باشيم، به شکل شفاهي چه به شکل کتبي ميتوانيم ادعا کنيم که Coherence و Cohesion در آنجا وجود دارد و در واقع يک discourse کاملاً طبيعي و استاندارد توليد شده است.
آموزش نوين انگلیسی
دیدگاهتان را بنویسید